♥زندگی همینه♥

 

 

شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
:با خودم می گفتم
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

 



برچسب‌ها:
[ شنبه 25 مرداد 1393برچسب:, ] [ 20:55 ] [ sahar ]
[ ]

می شه من قبل از عمل بمیرم ؟

کودک سرطانی

 

 

تازه فهمیدم چقد دلم چقد کوچیکه وقتی.......... 

پسر بچه ی سرطانی قبل از ورود به اتاق عمل به پرستار گفت :
خانم اجازه ؟
پرستار گفت : جونم عزیزم !
می شه من قبل از عمل بمیرم ؟ ;-(
آخه مامان و بابام واسه عمل پول ندارن ;-(



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 12 مرداد 1393برچسب:, ] [ 22:39 ] [ sahar ]
[ ]